گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شرح خطبه حضرت زهرا ( سلام الله علیها )
جلد دوم
فاطمه و مردم



اشاره
افلا » فالتفتت فاطمۀ (سلام الله علیها) الی الناس و قالت: معاشر الناس! المسرعۀ الی قیل الباطل المغضیۀ علی الفعل القبیح الخاسر
صفحه 90 از 107
261 ] . ما اسأتم من اعمالکم فاخذ بسمعکم و ابصارکم و ] « کلا بل ران علی قلوبکم » . [260] « تتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها
لبئس ما تأولتم و سآء ما به اشرتم و شر ما منه اعتضتم لتجدن- والله- محمله ثقیلا و غبه وبیلا اذا کشف لکم الغطاء وبان ما ورائه
صفحه 322 ] ثم عطفت علی قبر النبی صلی ] « خسر هنالک المبطلون » 262 ] . و ] « و بدا لکم من ربکم مالم تکونوا تحتسبون » الضراء
الله علیه و آله و قالت: قد کان بعدك أنباء و هنبثۀ لو کنت شاهدها لم تکبر الخطب انا فقدناك فقد الارض وابلها واختل قومک
فاشهدهم و قد نکبوا و کل اهل له قربی و منزلۀ عند الاله علی الادنین مقترب ابدت رجال لنا نجوي صدورهم لما مضیت و حالت
دونک الترب تجهمنا رجال و استخف بنا لما فقدت و کل الارض مغتصب و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذي العزة
الکتب و کان جبریل بالآیات یونسنا فقد فقدت فکل الخیر محتجب فلیت قبلک کان الموت صادفنا لما مضیت و حالت دونک
الکثب انا رزئنا بما لم یرز ذو شجن من البریۀ لا عجم و لا عرب سپس صدیقهي طاهره علیهاالسلام متوجه به مردم شد و فرمود: [
صفحه 323 ] اي مردم! شتاب کننده به گفتار باطل و بیهوده و از کارهاي زشت و زیاندار چشم پوشنده آیا در قرآن تدبر و اندیشه
نمیکنید؟ و یا بر دلهاي شما قفلها زده شده. نه چنین نیست، بلکه در اثر اعمال بد شما قلبها مهر زده شده و در نتیجه، شنوایی گوش
و بینایی چشم از شما گرفته شده، و چه آیات الهی را بد تأویل نمودید و چه رأي بد از خود نشان دادید و چه بد اوضاع را عوض
کردید. بی گمان درخواهید یافت سنگینی بار گران و سرانجام بسیار بدي را وقتی که پرده از جلوي چشمتان کنار زده شد و آنچه
از زیانها در پس پرده بود به شما روشن گردید و آنچه به فکرتان از رنج و شکنجه نمیرسید آشکار گردید، آنجاست که
باطلگرایان زیان میبینند. سپس متوجه قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شد و فرمود: پس از تو خبرها و گفتارهاي گوناگون رخ داد،
اگر تو میبودي آنها روي نمیداد. همانا مثل زمینی هستیم که بارانهاي درشت خود را از دست داده و قوم تو پریشان و مختل
[ گردیدهاند. بنگر که چه نکبتها بار آمده، هر اهل بیت پیامبر که او را منزلتی در پیشگاه خداوند است او را احترام [ صفحه 324
مخصوص که به سایر اقربا بدان منزلت ترجیح دارند، غیر از اهل بیت تو یا رسول الله! مردمانی آنچه در دلها (از حقد و کینه) به ما
داشتند، آنگاه که تو درگذشتی و خاکها میان ما و شما حایل شد فاش کردند. مردمانی با ترشرویی با ما روبهرو شدند و ما را سبک
شمردند و آنچه از زمین در دست ما بود به غصب از دست ما خارج کردند. شما نوري بودید که از روشنی آن استفاده میشد. و بر
شما از طرف ربالعزة کتابها نازل میشد جبرئیل علیهاالسلام با آیاتی که میآورد مایهي انس ما بود؛ اینک که شما را از دست
دادیم راه هر خیري از ما پوشیده شد. اي کاش! پیش از شما مرگ ما را فرامیگرفت. به هنگامی که شما این دنیا را ترك فرموده و
ریگها میان ما و شما حایل شد، ما را مصیبتی و اندوهی رسید که به هیچ اندوهناکی از مردمان (چه عجم و چه عرب) نرسیده بود.
توضیح مفردات
المسرعۀ: گروه شتابنده. قیل الباطل: گفتار بیهوده و گزاف. [ صفحه 325 ] المغضیه: چشم پوشنده. ران: بر قلب مهر زده شود، ران
یرین علی قلبه، یعنی زنگار بر دلش احاطه یافت، برخی گفتهاند: رین گناه بر روي گناه است تا اینکه قلب سیاه شود و این در اثر
غلبهي گناه است [ 263 ] . تاول: تاول و تاویل: تفسیر کلامی است که معانی مختلف داشته باشد، تفسیر آن از ظاهر آن صحیح نیست
و از غیر لفظ و ظاهر تفسیر میشود. اشاره: به بهترین وجهی در امري دستور دادن. اعتضتم: عوض کردید. محمله: بر دوش گرفتن
آن. غبه: با کسر غین و تشدید باء: عاقبت و سرانجام. وبیلا: داراي وزر و وبال؛ عذاب وبیل: شدید. ضراء: زمین همواري که در آن
درندگان باشد [ 264 ] . هنبثۀ: گفتارهاي گوناگون بی اساس. وابل: بارانهاي درشتدانه. قربی: حق صاحبان قرابت و نزدیکی. ترب:
بر وزن فعل به معناي خاك. التجهم: روي ترش کردن. مغتصب: مبنی بر مجهول؛ یعنی، مغصوب، غصب شده. [ صفحه 326 ] کثب:
با دو ضمه، جمع کثیب: به تل از شن گفته میشود. شجن: غم و اندوه. العجم: در مقابل عرب است. رجل اعجمی: مرد غیرعرب
صفحه 91 از 107
شرح
این بخش در توبیخ حاضران که مهاجرین و انصار را تشکیل میدادند میباشد، و آنان را به گروه شتابنده به پذیرش گفتار باطل و
« صدر من اهلها و وقع فی محلها » چشمپوشندگان از کردار زشت و زیانبار توصیف فرمود. براستی که عبارت شریفه به مصداق
میباشد و همه را شریکۀ القرآن علیهماالسلام از آیات قرآن کریم استفاده و اقتباس فرموده، که همهي کجرویها در نتیجهي سوء
اختیار خودشان میباشد و اثر اعمال زشت است که اساسش را محبت دنیا تشکیل میدهد، زیرا حرص به ریاست دنیا موجب شد
که میان انصار اختلاف و شکاف ایجاد شود و همان اختلاف، زمینه را براي بهرهمندي خلیفه و اطرافیانش فراهم ساخت، لذا با
تعبیر میفرماید، که هرچه به سرتان آمد و آنچه خواهد آمد همه را خود سبب و « کلا: نه این چنین است » کلمهي کوبندهي ردع
علت شدهاید، وگرنه شیطان هم علت بدبختی شما نیست، بلکه همان کشش و میل باطنی است که در اثر اعمال قبیح فطرت قلب
شده و اصالت و پاکی خود را از دست میدهد و طبیعت گرایش به باطل را پیدا میکند. چنانچه در گذشته شرح شد، شیطان
من کاري نکردم مگر یک دعوت، « [ مالی الا ان [ صفحه 327 ] دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسکم [ 265 » : میگوید
و این شما تبهکاران بودید که با جان و دل به سراغ من آمدید و مرا استجابت نمودید، پس مرا سرزنش نکرده و خود را سرزنش
کنید، و در نتیجه، اعمالی از شما سرزد که گوش شنوا و چشم عاقبتبین را از شما برگرفت. اما چه کار بد و نکوهیده از شما سرزد:
1. آیات الهی را بد تأویل و تفسیر نمودید و در نتیجه، حق اهل بیت عصمت و طهارت را غصب کردید. 2. آنچه تصمیم گرفته و
نتیجهي مشورت شما شد، بسیار بد و هلاکت مسلمانان را در بر خواهد داشت، و این دو نشانهي انحراف از مسیر اصلی خلافت و
امامت کبراي الهی است که آن را با دست خود منحرف ساختید. 3. و آنچه را که از دست داده و دیگري را به جاي آن گرفتید شر
بود، و وقتی متوجه خواهید شد که از جلو دیدگان شما پردهي عالم طبیعت برداشته شود و فراسوي این عالم خاکی را به رأي العین
میبینید، آنگاه خواهید یافت با باري گران و وزر و وبال سنگین با بدبختی قرین هستید، و آنچه اندر وهم شما نیاید خود را در
شکنجه و عذاب درخواهید یافت؛ اما اینکه در آینده چگونه از مسیر صحیح خود منحرف شده و پیامدهاي ناگوار و هولناك در
انتظار امت اسلامی [ صفحه 328 ] نشسته، این مسأله را در دیداري که با زنهاي انصار و مهاجرین با حضرت انجام دادند بیان فرموده:
والله لو تکافوا عن زمام نبذه رسول الله صلی الله علیه و آله الیه لاعتلقه ولسار بهم سیرا سجحا؛ به خدا سوگند اگر آنان زمامی که »
رسول خدا صلی الله علیه و آله به او (علی علیهالسلام) واگذار کرده بود خود را بازمیداشتند، بر او متعلق میشد و آنان را در
اما لعمر الهک لقد لقحت، فنظرة ریث ما » : سپس از اوضاع و آیندهي مسلمانان خبر میدهد .« مسیري بسیار سهل و نرم قرار میداد
تنتج ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا، و ذعافا ممقرا؛ به خدا سوگند! اوضاع آبستن حوادثی شد، به اندازهي دوران وضع حمل ناقه
بیشتر در انتظار نخواهید ماند، سپس قدحهایی از خون تازه خواهید دوشید و به سم کشنده و مهلکی گرفتار خواهید شد. [ صفحه